سفارش تبلیغ
صبا ویژن

؟
هرچه شد، نه به یأس دچار شو نه به عُجب.

 


    این بار ، غربتش به خود ماه رفته است


    نامی که در حیاط دلم راه رفته است



    ای مایهء حیات زمین، نازنین، ببین


    پایم اگرچه گاه به گم راه رفته است



    نام تو را درون دلم حبس می کنم


    قلبم به قلب یک زن خودخواه رفته است



    در فصل سرد سرد، یکی را قلم بگیر


    از بیت واپسینه که تا آه رفته است



    من مرده ام مرا تو خودت زنده کن فقط


    صبحی که شب به سمت سحرگاه رفته است



    این های و هو که لایق احسان دفته نیست


    نام تو مثل یوسفِ در چاه رفته است

    نام تو مثل یوسفِ در چاه رفته نیست






    در آغاز دههء نود شمسی با ویراستن

     

     

     

     

    پیشنهادهای نویسنده:

     


    "کذب الوقّاتون"

    درج دوباره یکی از شعرهای قدیمی من

    ...

    مزون صبح

.: Weblog Themes By SibTheme :.

سلام
Mahan


...نام نویسنده مستعار است... خدانگهدار تا همیشه.