سفارش تبلیغ
صبا ویژن

؟
هرچه شد، نه به یأس دچار شو نه به عُجب.




یادداشت ثابت وبلاگ:



  راستی این همگانی کردن توصیه هم راهکار خوبی است برای خودش. نه؟!
...چشم هایم مجرمند اما ببین / بی تو خواهم مُرد ای سینوهه تر...

 


  سلام به میهمانان

  سال ها بود که خوانش کتاب شرح چهل حدیث امام خمینی -رحمه الله علیه.- و به کار بستن آموزه های آن را به آنان که احساس می شد مایلند گام موثری به سوی معارف مهدویت بردارند سفارش می کردم، با ترفندها و راهکارهایی که این توصیه را در یاد آنها زنده نگهدارد تا به سادگی از کنار آن نگذرند.

  این کتاب -که اثربخشی معنوی ویژه ای دارد.- شایسته است برای نوآموزان نوگام با شمیم مِهر از کتاب الجواهر السنیه فی الاحادیث القدسیه (نام های برگردان شده: کلیات حدیث قدسی و مانند این) علامه شیخ حر عاملی همراه شود.

 

 

شرمندهء اعسار قلم خواهد شد

شعری که به رنگ رفتنم خواهد شد

آن روز که از متن مفاتیح بهشت

مضمون دعای ندبه کم خواهد شد

 

 

 

 

  پ: اگر احتمالا نصیحت مشفقانه ای هست امیدوارم آن را از من دریغ نفرمایید.

 

 

 

 

 

+ (اسفندماه 1395)

 

فاجعهء شهیدکردن حضرت فاطمه -صلوات الله علیها- تسلیت باد

یا مولاتی، یا فاطمة، اغیثینی


نکند وقت عبور از خم یک معبر تنگ

برگه ای از گذر حادثه امضا نشود

***

پوشه ای بود پر از فرم، دعا می کردم

برگی از پوشهء من گم نشود، تا نشود

***

...

...

***

در دل دفتر تو گمشده، اربا اربا

که بخواهند بخوانندش و پیدا نشود

***

ای که فردا به بر تودهء یخ ها حتی

مهربانی فراگیر تو حاشا نشود

کی شود آمدن عید مبارک بشود؟

***

ای خوشا هدیه به من یک کفن از شن ها تا

به کسی غیر تو تک بیت من اهدا نشود

 

 

 

یکی از هزاران (اسفندماه 1395)

 

  فقط یک "اعطیناک" در قرآن وجود دارد (انّا اعطیناک الکوثر) و هیچ چیز جز این، پیامبر -صلّی الله علیه و آله- را نمی توانست راضی کند. (و لسوف یعطیک ربّک فترضی)

  من عذرخواهی می کنم که قدر فاطمه برای ما مخفی است جز اندکی بسیار مختصر. 

 

 

گاهی سه نقطه (اسفندماه 1395)

 

...

 

 

 

 

 

پیشنهادهای نویسنده:



پرسشی که اصل وحدت را خدشه دار نمی کند

ناگزیرانه

Word in Season

"کذب الوقّاتون"

 

 

 

 


[ یادداشت ثابت - سه شنبه 94/2/23 ] [ نظر ]



  اینک -شامگاه بیست و دوم ماه مبارک رمضان- برای همیشه با سرودن شعر و نوشتن در این وبلاگ وداع می کنم و با این که هم سرودن شعر آسمانی را و هم شاعران گرانقدر اهل بیت علیهم السّلام را دوست دارم، از فضای شعر خارج می شوم حالا، که سالها پیش با هویت حقیقی در فضاهای به اصطلاح حقیقی انجام داده بودم. (در حقیقت، خود دنیا مجازی است.)

  راستی چندان دربارهء امام معصوم و مهربانمان ننوشته ام و دلیلش شاید این است که باید از خود ایشان درخواست کنیم که چیزی دربارهء خودشان و البته به اندازهء ظرف کوچک ما بیان فرمایند. -کسی که امام صادق علیه السّلام خادمی کردن (نه یاری) برای ایشان را آن هم برای تمام عمر آرزو فرمودند.-

  بیان این نکته ضروری است که اگر نوشته یا کامنتی از این تاریخ به بعد با نام ماهان یا نام های مستعار پیشین من درج شود یا حتی با نام و شخصیت دیگری نوشته یا کامنتی نگاشته شود که احتمال برگشتن بنده را به ذهنهای بزرگواران متبادر سازد یا این که این شعرها را شخصی به نام خودش انتشار دهد، بنده مسئولیتی ندارم و آنها را تکذیب می کنم.

  امشب اگرچه برای همیشه از فضای شعر خارج می شوم اما بنا به ضرورت و وظیفه، تنها و تنها این یک کامنت را تا مدتی پس از این تاریخ در وبنوشت های برخی از شاعرها و نویسندگان درج خواهم کرد.

  البته تاکید می کنم: نه با یک حرف بیشتر، نه با یک حرف کمتر. -به شرط حیات.-

"سلام
اگر دربارهء شما قصور یا تقصیر از من سرزده است، این برادر کوچکتان را به بزرگ منشی خود ببخشید و حلال بفرمایید خواهش می کنم.
التماس دعا"

 

 

پیشنهادهای نویسنده:

 

-

-

-

-


[ یکشنبه 96/3/28 ] [ نظر ]

 

 

اجازه هست علی جان در این زمان بنویسم

به خطّ میخی غم از شهادتی که...؟ شگفتا

 

شما به شانهء وحدت اگر چنین نپسندید

روا نباد بیان خیانتی که... شگفتا

 

چه شد حدیث امانت؟ سپیده کی دمد آیا؟

کجاست اجر رسالت؟ مودّتی که... شگفتا

 

سپس تلاطم محراب... کنار آن همه مرداب

سپس اسارت صد تیر... جسارتی که... شگفتا

 

و نقطه چین و سپس نقطه چین و بعد... سپس... تا...

اسارتی و جسارت به ساحتی که... شگفتا

 

 

پیشنهادهای نویسنده:

 

-

-

-

-


 

 

امشب کمی گریز به ویرانه می زند 

با مادرش دوباره کمی چانه می زند

 

آن کس که آشنا شده مادر چرا هنوز

در را شبیه مردم بیگانه می زند؟

 

آن کس که گفت من پدرت می شوم بخند

آیا سری دوباره به این خانه می زند؟

 

در این جهان که گرگ و سگ گله باهمند 

...

 

شاید... ببین کبوتر و کفتار حاضرند؟

شاید... ببین که موش به کاشانه می زند... 

 

باید که تکیه داد به در آه ای عزیز  

با قلب خسته ای که یتیمانه می زند

 

چک کرده ام که بیشه به روباه می رسد

یا این که بیشه تیشه به میخانه می زند

 

چک کرده ام که دشنه به دست است روزگار

یا دست رد به سینهء پیمانه می زند

 

چک کرده ام ولی خودتان چک کنید باز

...

 

 

پیشنهادهای نویسنده:

 

-

-

-

-


 

 

من قبر نمی خواهم اگر مقدور !!! است

این، وصل شده به بسته ای از نور است

با نام همان کسی که قبرش مخفی است

بهشاد شود کسی که جنسش جور است

 

 

پیشنهادهای نویسنده:

 

-

-

-

-


  من پناه می برم به خدا از لحظه ای که نفس خودم را تزکیه شده فرض کنم اما ای کاش خداوند دست مرا بگیرد و روزی برسد که نگذارد خطا و خرابکاری کنم.

  خداوندا دست میهمانان این وبلاگ را از دست عارفانی که عرفانشان را از فیلتر فقه آل محمّد -صلوات الله علیهم- گذرانده اند جدا نکن وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ أَمْرِکَ الْقَائِمِ الْمُؤَمَّلِ وَ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ وَ حُفَّهُ بِمَلائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَیِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ.
 

 

 

شاید

 

از دشت، دو تا گُل نه، سه تا پاک شود

کافی ست که فقر دشت ادراک شود؟

باید بروم سرخ، به شن ها گفتی؟

شاید که زمین نسخه افلاک شود
 

 

 

پیشنهادهای نویسنده:

 

ویژهء دوازدهمین نوشته

با شناخت

مزون صبح

ناگزیرانه


[ پنج شنبه 96/3/18 ] [ نظر ]

 

 

یک عمر اگر که برکه بودیم ولی

چون ماه شویم... های و هویی نکنیم


حیف است که زیر چتر باران خدا

با حضرت یاس گفتگویی نکنیم


آن وقت که برگه ها به مادر برسد

درخواست حفظ آبرویی نکنیم


این گاه بیا فقط به جز رمز عبور

سرچی نکنیم (جستجویی نکنیم)


نوبت که به موج مثبت گریه رسد

حیف است شگفت آرزویی نکنیم


حیف است اگرچه رود در دشت، بیا

در مصرف آب صرفه جویی نکنیم


 

 

پیشنهادهای نویسنده:

 

پرسشی که اصل وحدت را خدشه دار نمی کند

مزون صبح

پردهء عطر

سرخ فام سلام


[ سه شنبه 96/3/16 ] [ نظر ]

  اگر بزرگواری عصای این تصور را به دست بگیرد -تا قدم بزند.- که نوشته های این وبلاگ از خود امام زمان عجل الله ظهوره هستند، ناشیانه است و ناشی از نبود آگاهی مطلوب از معارف مهدویت.

  البته که این مطالب با امداد خداوند متعال و عنایت های حضرت بقیة الله الاعظم صلوات الله علیه نگاشته شده اند.


 


"یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفاحِشَة مُبَیِّنَةٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللهِ یَسِیراً"

ای همسران پیامبر! هرکس از شما کار زشت آشکاری مرتکب شود [قطعا پیوند همسری با پیامبر به او مصونیت نمی دهد بلکه] عذاب برای او دوچندان خواهد بود و این [کار] بر خدا آسان است.

آیه 30 سوره احزاب

 


عاقبت در آغوش حسین آرام گرفت

آن تیر که از تشییع پیکر تو جا مانده بود

من با شناخت قضاوت می کنم

تیرها بی گناهند

 

 

 

پیشنهادهای نویسنده:

 

پرسشی که اصل وحدت را خدشه دار نمی کند

پردهء عطر

غزل یا غزل مثنوی؟

ناگزیرانه



[ دوشنبه 96/3/8 ] [ نظر ]

  دوازدهمین نوشته ای که در پست "دوازدهمین نوشته: ؟" وعده داده شده بود فردا -در آخرین ساعت های روز پانزدهم ماه شعبان- درج خواهد شد، ان شاءالله.

  احیای امشب را برای خودتان فراموش نفرمایید.

 

 

  Do the Best (اردیبهشت ماه 96)



Amir Al-M,uminin (the Commander of the Faithful, peace be on him) Ali said: Your (true) friend forbids you from evil.

 

میزان الحکمه به نقل از غررالحکم: 7718 و ترجمه دکتر حسین وحید دستجردی

 

 

 

پیشنهادهای نویسنده:

 

غزل یا غزل مثنوی؟

سرخ فام سلام

پردهء عطر

دوست دارم گمان کنم این را


[ پنج شنبه 96/2/21 ] [ نظر ]

منقار خطا

نتیجه: مردود

فقط...

بی دقتی از پاکی دل بود

فقط...

قربانی آن پرندگی احیا شد

از حُرمت یک زخم نمکسود فقط

 

 

پیشنهادهای نویسنده:

 

+

و سلام به علی کوچولو

درج دوباره یکی از شعرهای قدیمی من

دور


[ یکشنبه 96/2/10 ] [ نظر ]
   1   2   3      >
.: Weblog Themes By SibTheme :.

سلام
Mahan


...نام نویسنده مستعار است... خدانگهدار تا همیشه.